تو مرا سگ خواندی ولی من سگ نیستم
مشاوره،اجراء و نظارت -----ISSR,SSQR,ISO9001,IATF16949
تو مرا سگ خواندی ولی من سگ نیستم
تاریخ : جمعه 11 بهمن 1392
نویسنده : RmZiRn

 

جامعه بشری که به حکم عقل، فطرت و غریزه خود، می خواهد زندگی اجتماعی و متمدن داشته باشد؛ گاهی خطاهای دست و زبان، آنها را از یکدیگر دور می سازد. ناسزا گویی، فحاشی و استعمال الفاظ رکیک به یکدیگر یکی از مفاسد اجتماعی است.فرهنگ تخریب کننده فحاشی که امروز متاسفانه در افغانستان به یک روال عادی تبدیل گردیده است، بیشتر بین جوانان بیکار، اطفال زورمندان و افراد لاابالی شایع است. دشنام عبارت است از نسبت دادن چیزی به دیگران که باعث نقص و اهانت به او باشد، مثل الفاظ پست، پلید، ناقص و سایر عبارات رکیک و زننده.

فحاشی و دشنام گویی یکی از بزرگترین گناهان کبیره است که خداوند اهل آن را دوست نمی‌دارد زیرا این گونه افراد با بیان کلام‌های زشت و ناپسند (فحش) شخصیت انسان بودن خود را از دست داده و به مرحله‌ای قدم می‌نهند که از حیوانات نیز بدترند چرا که یک انسان مومن و عاقل هیچ گاه زبان خود را به کلام‌های بیهوده و زشت نمی‌گشاید و همیشه سعی بر این می‌دارد که با عقل و منطق رفتار کند. چنانچه امیرمومنان حضرت علی(علیه‌السلام) فرمودند: “ للانسان فضیلتان عقل و منطق فبالعقل یستفید و بالمنطق یفیدی” (و برای انسان دو فضیلت و برتری است : یکی عقل و دیگری منطق، که با عقل حقایق را فرا می‌گیرد و با نیروی منطق فرا گرفته‌ها را به دیگران می‌آموزد.(غررالحکم، ص ۵۸۳)

لذا هنگامی که یک انسان زبان خویش را به فحش و ناسزا گشوده و از آن ابا نمی‌کند به واقع عقل و منطق خویش را کنار زده و از ایمان خویش بیرون آمده است و با این عمل، خویش را در صف بندگان بد خداوند قرار داده است چنانچه پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌‌‌وآله) فرمودند: “ ان شر عباد الله من تکره مجالسته لفحشه” ( به درستی کسانی که در صف بندگان بد خدا قرا دارند کسانی هستند که مردم از مجالست با آنان کراهت دارند زیرا زبانشان آلوده به فحش و دشنام است . ( کافی، ج ۲، ص۳۲۵)

اگر انسان اندکی تامل نموده و تعقل نماید هرگز وقت و زمان خویش را به بطالت رها نمی‌سازد چرا که انسان بیهوده آفریده نشده است که عمر خویش را به بیهودگی سر نماید. لذا انسان عاقل و مومن همیشه سعی می‌نماید که هیچگاه قدمی را بر خلاف امر پروردگار بر نداشته و لحظه‌ای از ذات اقدس او غافل نگردد چه رسد که بخواهد آنچه را که خداوند دوست نمی‌دارد انجام دهد. حال در اینجا نیز که بحث ما فحش و ناسزاگویی است با توجه به روایات و آیات در می‌یابیم که خداوند فحش و ناسزا را دوست نمی‌دارد چنانچه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله ) فرمودند: “ ایاکم و الفحش فان الله لا یعب الفحش و لا التفحش “(بپرهیزید از فحش که خداوند فحش متظاهر به فحاشی را دوست نمی‌دارد ( محجه البیضاء ، ج ۵، ص ۲۱۵)

سبک زندگي ما اين روزها در کلان شهرها دستخوش تغييراتي شده که گاه خيلي آزاردهنده است؛ مثل مشکل بددهاني و عصبانيت زودهنگام و بي ادبي در گفتار. اتفاقي که دارد کم کم در سنين پايين هم شايع مي‌شود و بسيار خطرناک است اينکه افراد براي هر اتفاق کوچک و بزرگي، دهان خود را به الفاظ و کلمات کاملا منفي آلوده مي‌کنند.می‌گویند كسی نامه‌ای به خواجه نصیرالدین طوسی نوشت و در آن نامه او را سگ خواند. خواجه در جواب چنین نوشت كه تو مرا سگ خواندی ولی من سگ نیستم زیرا سگ روی چهار دست و پا راه می‌رود، واق واق می‌كند و چنگال دارد ولی من بر دو پا راه می‌روم، سخن می‌گویم و ناخن دارم  پس تو اشتباه كردی؛ من سگ نیستم آدمی‌زادم. من بعد مرا سگ خطاب نكن.

البته و صد البته كه خواجه نصیر با سلاح طنز و ظرافت، به مواجهه با توهین حریفش رفته است ولی یك حقیقت بزرگ در این پاسخ او نهفته است و آن نامطابق بودن فحش و ناسزا و دشنام با واقعیت است و گم شدن و تلف شدن سخن بی هیچ نتیجه‌ای. به عبارت دیگر، برای دشمنی ورزیدن هم راه‌های بهتر و كارآمدتری از فحش دادن وجود دارد.

در زبان فارسی برای فحش دادن، دو مترادف رایج داریم: دشنام دادن و ناسزا گفتن. در این دو كلمه، ظرافت زیادی نهفته است.چرا فحش دادن بد است؟ با دقت در دو واژه ناسزا و دشنام، به عالی‌ترین نحوی می‌شود پاسخ داد: فحش با واقعیت سازگار نیست.

ناسزا یعنی نسبتی كه سزاوار طرف مقابلمان نیست. به‌سزا یعنی متناسب و هم‌وزن؛ می‌گوییم: پاسخی به‌سزا داد یعنی آن جمله، پاسخش می‌بایست همین باشد و این پاسخ، برابری كرد با آن حمله و آن را خنثی كرد. اگر انتقادی از تو كرده كه حق است، بپذیر و اگر ناحق می‌گوید و تهمت می‌زند، از خودت دفاع كن با قاطعیت و صلابت و با منطق و استدلال؛ این می‌شود پاسخ به‌سزا. گاهی وقت‌ها پاسخ به‌سزا پاسخ ندادن و بی‌محلی كردن است. اتفاقا بیشتر مواقع این گونه است. سزای نادان سكوت است و بی‌اعتنایی به اضافه چاشنی خوش‌خلقی و بزرگ‌منشی یعنی او یا به قصد این مزخرفات را می‌گوید تا تو را از كوره درببرد و عصبانی‌ات كند یا از سر نفهمی چنین رفتاری پیش گرفته است و در هر دو صورت، اگر متانت و گشادگی چهره‌ات را از دست ندهی و از كنارش به نرمی رد شوی و نگذاری قلابش به تو بگیرد، یا تیرش به سنگ می‌خورد و دشمن‌خویی‌اش بی‌نتیجه می‌ماند یا شرمنده‌ات می‌شود.حال به یك نكته بسیار لطیف توجه كنیم. فحش در زبان عربی یعنی گفتار یا رفتار زشت. مترادف زشت می‌شود، نازیبا یا همان ناسزا. زیرا دو مصدر سزیدن و زیبیدن مترادفند: این كار از تو نمی‌سزد= این كار تو را نمی‌زیبد. این كار سزاوار تو نیست = این كار زیبنده تو نیست.

دشنام هم مركب است از دش + نام. دش پیشوند ضدیت است مثل دشمن = ضد من، دشوار= دش + وار ( به معنی آسان) دشنام یعنی ضدنام. اگر نام را به معنی آبرو و وجاهت بگیریم، دشنام یعنی سخنی كه ضد آبروی طرف مقابل است. اما اگر نام را به معنی خود نام بگیریم چه؟ نام را روی چیزی می‌گذاریم كه وجود دارد یا دست‌كم ما دوست داریم فرض بگیریم كه وجود دارد ( مثل شخصیت‌ها یا مكان‌های خیالی در ادبیات) پس دشنام یا ضد نام یعنی استفاده از نام در موردی ناواقعی.مساله این است كه واقعیت به خودی خود محترم و ستودنی و زیباست. واقعیت از خواست خدا پر است و تحریف واقعیت، قدرناشناسی در برابر خداست. دروغ هم بیش از هر چیز به خاطر همین غیرواقعی بودنش زشت است.کاش معناي دقيق و بازتاب شخصي و اجتماعي برخي رفتارهاي غلط خود را بهتر درک مي کرديم و شايد آن موقع ديگر خيلي راحت، خيلي کارها را انجام نمي‌داديم.

یک مسلمان به جای اینکه پاکیزه، منزه ومؤدب باشد، انسانیت را زیر پا گذاشته و هتاکی بیشتری می کنند.ناسزا گویی در سایر کشورها به طرز مخصوصی انجام می گیرد، اگر در کوچه و بازار فردی به دیگری مزاحمت می کند، تنها نسبت به شخص خودش بی ادبی می کند. از امام جعفر صادق(ع)  روایت شده که به شش کس نباید سلام داد یهودی، نصرانی، مجوسی، و کسی که درحال رفع حاجت است، نشستگان بر سر سفره شراب، شاعری که زنان عفیفه را به زنا نسبت می دهد و دشنام گویان به مادران یکدیگر. رویه ضد اخلاقی نا سزاگویی و دشنام علاوه بر اینکه حرام است، تبعات ویران کننده ای نیز دارد که یکی از آن ها ایجاد عداوت و دشمنی بین دو طرف می باشد. توصیف کردن شخص به چیزی که موجب اهانت و نقص او باشد، از سوی قرآن کریم نیز کوهش شده است، آنجا که گفته است: ای مردم، کسی از شما نباید دیگری را استهزاء کند، زیرا ممکن است شخصی که مورد استهزاء قرار گرفته است، از فرد استهزاء کننده بهتر باشد.

در فرهنگ قرآنی و سیره زندگانی ائمه معصومین(علیهم السلام) از دشنام و ناسزاگویی و بددهانی شدیدا نهی شده است، به طوری‌که پیامبر خدا(صلی الله علیه واله) در حدیثی می‌فرمایند: "یکی از بدترین بندگان خدا کسی است که به سبب بد زبانی و دشنام‌گویی‌اش، همنشینی با او ناخوشایند باشد1".

امام باقر(علیه السلام) نیز فرمودند: " بهترین چیزی را که دوست دارید به شما گفته شود، به‏ مردم بگویید؛ زیرا خداوند از شخص دشنام دهِ بدگوی از مؤمنان و ناسزاگویِ بد دهن و گدایِ سمج نفرت دارد2".امیرالمومنین (علیه السلام) اسوه اخلاق و ادب نیز درباره این‌که چه کسی هرگز دشنام نمی‌دهد؟ فرمودند "انسان بزرگوار، هرگز دشنام ندهد3".

همچنین امام باقر(علیه السلام) فرمودند: "حربه فرومایگان، زشت‌گویی است4".

امام صادق(علیه السلام) نیز در حدیثی ضمن تقبیح این عمل می‌فرمایند: "دشنام‌گویی و بد زبانی و دریدگی از (نشانه‏‌های) نفاق است5".

توصیه امام صادق (علیه‌السلام) به سماعه

 

سماعه می‌گوید: خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم ،‌حضرت بدون مقدمه به من فرمود : ای سماعه! این چیست که بین تو و آن کسی که عهده‌دار امور شترهای توست جریان دارد ،‌بپرهیز از اینکه فحاش باشی، بپرهیز از اینکه با فریاد حرف بزنی و این و آن را مورد لعن خود قرار دهی .)

 

عرض کردم به خدا قسم او به من ظلم کرده است فرمود: اگر واقعا به تو ظلم نموده است از نظر معنوی نفعی بیشتر عایدت گردید است. فحش دادن نه از روش ماست ونه اجازه می‌دهیم که شیعیان ما نسبت به این عمل گرایش یابند تو از خداوند طلب مغفرت کن و این عمل را تکرار منما. عرض کردم : می‌روم استغفار می‌کنم و از این پس به فحش خود را آلوده نمی‌نمایم.( کافی ، ج ۲، ص ۳۲۶)

 

حرام بودن بهشت بر فحاش و ناسزاگو

همان طور که بیان گردید خداوند عالمیان فحش و ناسزاگویی را دوست نمی‌دارد و کسی که به این عمل مبادرت ورزد بهشت را بر او حرام نموده است. چنانچه حضرت موسی‌بن جعفر (علیه‌السلام) فرمودند: “ان الله حرم الجنه علی کل بزی قلیل الحیاء لایبالی ما قال و ما قیل قیه” ( خداوند بهشت را حرام نموده بر کسانی که دارای زبانی فحاش‌اند و حیای آنها کم است.باک ندارند از اینکه خودشان چه می‌گویند و باک ندارند که درباره آنان چه گفته می‌شود.( تحف العقول ، ص ۳۹۴)

 

باطل شدن روزه

فحش وناسزاگویی یکی از مواردی است که باعث ابطال روزه روزه‌دار می‌گردد. چنانچه امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: پدرم می‌فرمود : رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) از زنی روزه دار شنید که به کنیزش فحش می‌داد پس دستور داد طعامی حاضر نمودند و به آن زن فرمود :‌بخور،‌پاسخ داد: ای رسول خدا! من روزه‌ام. آن‌گاه پیامبر (صلی‌الله علیه و آ‌له) فرمود : ( تو چه روزه‌داری هستی که به کنیزت فحش دادی ؟ ) به راستی که روزه تنها خودداری از خوردن و آ‌شامیدن نمی‌باشد. فقط و فقط خداوند آن را (روزه‌ را ) به‌عنوان مانعی از سایر زشتی‌های رفتاری و گفتاری قرار داده است. زشتی‌هایی که روزه را می‌شکند(باطل می‌کند ) چقدر روزه داران (حقیقی) اندک و گرسنگان فراوانند (کافی ، ج ۴، ص ۸۷)

 

از فحاشی و ناسزاگویی بپرهیزیم

با توجه به آیات و روایات که موجود است بر هر انسانی که خود را انسان می‌خواند و بر هر مومنی که خود را مومن می‌داند واجب است که از این عمل قبیح (فحش و ناسزاگویی) پرهیز نموده و هیچ گاه زبان خویش را بر این الفاظ زشت و ناپسند نگشاید .

 

منابع روایات:

1- الکافی: 2 / 325 / 8 منتخب میزان‌الحکمة: 442

2- بحارالأنوار: 78 / 181 / 67 منتخب میزان‌الحکمة: 442

3- غرر الحکم: 9478 منتخب میزان‌الحکمة: 442

4- بحارالأنوار: 78 / 185 / 14 منتخب میزان‌الحکمة: 442

5- بحارالأنوار: 79 / 113 / 14 منتخب میزان‌الحکمة: 442

 

قابل توجه دوستانی که ....

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست

آخرین مطالب

/
بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهـُمَّ صَـلِّ عَلے مُحَـمَّد ﷺ وَ آلِـ مُحَـمَّد ﷺ وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم ♥♥♥♥♥ به نام خدایی که ماهی کوچک قرمز را محتاج دریای بی کران آبی کرد... ♥♥♥♥♥ رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا (80/اسراء) پروردگارا ! مرا در هر کاری به درستی وارد کن و به درستی خارج ساز واز جانب خود برایم حجتی یاری بخش پدید آور ! ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)*..... صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللَّهُمَّ صَلِّ علی ، علی بْنِ موسي الرِّضَا مرتضي الامام التَّقِيَّ النَّقِيَّ وَ حُجَّتِكَ علی مِنْ فَوْقِ الارض وَ مَنْ تَحْتِ الثري الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ صلاه كَثِيرُهُ تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كَأَفْضَلِ ماصليت عَلَيَّ أَحَدُ مِنْ اوليائک... پرودگارا، ‌ بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ،‌ درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، ‌درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، ‌همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ 09141050409