خرم آن دم که ز تو بانگ و ندایی برسد
موعد وعده بر حق خدایی برسد
بدمد دولت تو وعده یزدان بینیم
لحظه آخر و آن وقت نهایی برسد
چه دمی میشود آن لحظه زیبای وصال
کز تو بر خلق جهان لطف و عطایی برسد
چه مبارک سحری گردد و نیکو نفسی
کز تو بر دیده ما نور و ضیایی برسد
چون که تو پا بنهی بر خط این دور زمان
بخت عالم شکفد عصر طلایی برسد
خرم آن دم که ز تو فتنه به پایان آید
وز تو بر کار جهان برگ و نوایی برسد
از تو سامان برسد بر روی این ملک جهان
وز تو بر روی زمین صلح و صفایی برسد
آن زمانی که رسد آخر این ظلم و ستم
که ز شیطان صفتان وقت رهایی برسد
خرم آن دم که شوم زنده من از برکت تو
فصل روئیدن و هم نشو و نمایی برسد
برسد از تو جوابی بنمایی رخ خویش
وینهمه خواهش ما از تو به جایی برسد.
وبگاه اشعار مهدوی