انرزی های مثبت،انرژی های منفی و انرژی های خنثی . اساس این مقاله بر مبنای قدرتی است که مغز انسان در ارسال امواج دارد و مانند یک فرستنده ی رادیویی یا مخابراتی عمل می کند. همین طورسلول هایی در مغزوجود دارد که دارای توانایی دریافت امواج رسیده ازمحیط است و به صورت یک گیرنده رادیویی یا مخابراتی عمل میکند.می توان این قدرت مغز را در حیوانات نیز مشاهده کرد.حتما شنیده اید که بعضی از حیوانات قبل ازوقوع زلزله واکنش نشان میدهند،در واقع امواج حاصله از واکنش های ژئوفیزیکی را خیلی سریع تر از انسان دریافت می کنندو نسبت به آن واکنش نشان می دهند. این مساله به این دلیل است که سلول های گیرنده ی مغزشان حساس تر از انسان هاست .بنابر این چنین توانایی در مغز انکار ناپذیر است.حال به اصل موضوع بر می گردیم. از انجا که انرژی در حالات گوناگون به صورت امواج منتقل می شود، میتوان در ادامه ی بحث بسته های انرژی را به امواج محدود کنیم،بنابراین بحث این مقاله پیرامون امواج منفی است که قطعا همه ی ما به نوعی با آن برخورد داشته ایم.... روح و فطرت انسان ذاتا تمایل به بخش مثبت کائنات دارد مثلا تمایل به زیبا بودن ،برتری،موفقیت،ثروتمند بودن،سلامتی و... در عمل هیچ انسانی تمایل به منفی بودن نداردوبالفطره هر عامل منفی روح او را می آزاردو حس بدی بر جان انسان می نشاند. یکی از حقایقی که به شدت باعث ازار فرد است، دریافت امواج منفی است.اما این امواج چگونه و از کجا ناشی می شوند.به طور کلی میتوان عوامل ایجاد امواج منفی را به دو دسته ی کلی تقسیم کرد: عوامل درونی و عوامل محیطی که در ابتدا به بررسی عوامل محیطی این پدیده می پردازیم.... عوامل محیطی عواملی هستند که در بیرون از وجود شخص قرار دارند و توسط دیگران بوجود آمده و در فرد احساس می شود که البته در این حالت خود شخص می تواند به طور غیر مستقیم در بوجود آمدن این امواج دخالت داشته باشد. باید گفت که هر نوع فکر منفی توسط اشخاص می تواند بزرگترین عامل بوجود آورنده ی امواج منفی باشد.به عنوان مثال کینه توزی یکی از بزرگ ترین عوامل سازنده ی این پدیده است.مثلا اگر شخصی نسبت به ما کینه ای به دل داشته باشد،حتی اگر در ظاهرش چنین حسی نسبت به ما دیده نشود به دلیل نوع افکارش سیگنال های منفی را توسط فرستنده ی مغزش در محیط ساطع می کند و از آنجایی که در مورد ما فکر می کند گیرنده های مغز ما آن را به صورت یک حس بد دریافت می کند. مثال دیگری که می توان برای عوامل سازنده ی چنین امواجی ذکر کرد حسادت است .در کتاب مقدسمان به دفعات دیده شده که از حسادت به عنوان امری زشت و نکوهیده نام برده شده ،همین طور تجسس و دخالت در امور شخصی دیگران و یا سوء ظن نسبت به دیگران،غیبت ودادن القاب زشت به یکدیگر.. و کتاب مقدس ما را از چنین اعمالی منع کرده است.همه ی ما می دانیم که چنین اعمالی دیده نمی شود پس چطور می تواند باعث کینه و کدورت ،دشمنی ورنجش خاطر گردد؟ همه ی این موارد به یک دلیل است، قدرت فکرانسان در ایجاد سیگنال هایی که می تواند به دیگران رسیده و عامل بد دلی و کدورت شود و جالب است که در اکثر مواقع ،اشخاص حتی نمی دانند چرا نسبت به کسی حس بدی پیدا کرده اند ..
قرآن ميفرمايد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً(حجرات/12)» بعد هم فرموده است: «أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ(حجرات/12)» ای کسانی که ایمان آورده ایداز گمان های بد در باره ی دیگران بپرهیزید چرا که پاره ای از گمان ها گناه است و در صدد کشف عیوب دیگران بر نیاییدو غیبت نکنید زیرا کسی که غیبت می کند مانند کسی است که گوشت برادر مرده ی خود را می خورد . آیا دوست دارید که یکی از شما گوشت برادر مرده ی خود را بخورد وتقوا پیشه کنید همانا خداوند توبه پذیر و مهربان است. همین طور در قران کریم آمده که دعای قلبی کسانی که ایمان آورده اند ان است که از کینه ورزی و عداوت دور باشند. « ولا تجعل في قلوبنا غلا لذين آمنوا انک غفور رحيم » زيرا کينه و عداوت دلها را تيره و تباه مي سازد عاطفه و مودت و صميميت را از بين مي برد علاقه و نزديکي را زائل مي سازد و تنفر و انزجار را جايگزين مي نمايد. آرام و قرار را مي گيرد و نگراني و بدبيني را بوجود مي آورد. حضرت لقمان در آيات 18 و 19 سوره لقمان چند نكته اخلاقي مهم را به فرزندش گوشزد كرده، به فرزند خود نخست تواضع و فروتني و خوشرويي را توصيه كرده مي گويد: «با بي اعتنايي از مردم روي مگردان و مغرورانه برروي زمين راه مرو در راه رفتنت اعتدال را رعايت كن و در سخن گفتنت نيز رعايت اعتدال نما و از صداي خود بكاه و فرياد مزن.» بيان اين نكات از طرف حضرت لقمان و انعكاس آن ها در قرآن بیانگر اهمیت توجه به رفتار های اجتماعی است .
بررسی های گوناگونی برای چگونگی دفع و مبارزه با این امواج منفی صورت گرفته است.مثلا به همراه داشتن گل ،قرار دادن دست ها در آب جاری،دود کردن اسپند و...اما این روش های جالب در یک مورد اثر بخش نیست و آن زمانی است که این امواج عللی درونی داشته باشد.
لازم به ذکر است که عامل سازنده ی امواج درونی هم مغزانسان است .در این حالت کل عالم در نقش یک آینه یا بازتاب کننده است که سیگنال های تابیده از مغز انسان را به خودش باز می تاباند.در مثل می توان گفت افرادی که نسبت به دیگران بدبین هستند یا اعتماد به نفس کافی ندارند،یا نمی توانند ارتباط درستی با جامعه برقرار کنند و بیشتر وقتشان در تنهایی میگذردو یا حس حسادت در وجودشان شعله ور است با این افکار منفی نا خواسته روی محیط خود اثر گذاشته واین امواج منفی و زشت به خودشان باز می گردد. مثال دیگری که می توان برای این امواج درونی ذکر کرد حالتی است که فرد در برابر شخصی مرتکب خطایی شده و از آنجایی که نتوانسته است خود را ببخشد حتی اگر شخص مذبور وی را بخشیده باشد ،باز هم این امواج منفی را برای خود تولید کرده و باعث آزار خود می شود.بنابر این در چنین شرایطی تنها چیزی که به ما کمک می کند آن است با خود دوست باشیم و اول از همه خود را ببخشیم.باید سعی کنیم که در مورد دیگران خوب فکر کنیم تا نتیجه ی امواج مثبت ذهنمان به خودمان باز گردد.باید حس حسادت را در وجودمان ریشه کن کرده و به جای آن بهترین آرزو ها را برای اطرافیانمان جایگزین کنیم تا این آرزو ها و خواسته های مثبت به خودمان باز تابیده شود.باید یاد بگیریم نگاهمان به گونه ای باشد که گویی هیچ زشتی و پلیدی در دنیا وجود ندارد،فقط زیبایی مطلق را ببینیم و از همه چیز به نفع خودمان لذت ببریم.اینگونه هاله ای از انرژی های مثبت را در اطرافمان بوجود آورده و به انرژی های منفی اجازه ی ورود نمی دهیم. کلماتی که به کار می بریم می تواند یکی دیگر از عوامل سازنده ی امواج منفی باشد ...باید بدانیم که در کلمات روحی نهفته است که می تواند بر محیط و شنونده اش به راحتی تاثیر گذارد.بنابر این باید دقت بالایی در انتخاب کلماتی که بکار می بریم داشته باشیم.و اگرخواهان دریافت امواج مثبت از دیگران هستیم باید از کلمات مثبت و جذاب به تناسب محیطی که در آن هستیم ،استفاده کنیم .بدین ترتیب با ایجاد امواج مثبت در اطرافمان ،مانع از کسالت و دریافت امواج منفی از دیگران میشویم .در کتاب مقدسمان به دفعات به خوشرویی و لبخند سفارش شده ایم ...دلیلش آن است که با لبخند و چهره ای بشاش حس مثبت را در دیگران القا کرده و به جای حس بد شادی را از دیگران هدیه می گیریم. در پایان می توان گفت که اگر همیشه مثبت بیندیشیم ،همین افکار مثبت در قالب کلمات بر زبانمان جاری شده و مانع از دریافت امواج منفی خواهد شدوهمیشه شادی را احساس خواهیم کرد.
آرام سازی با امواج روحی و روانی(دو موج روحی و روانی)
1- امواج مثبت: انسان فطری مثبت بوده و دارای امواج و انرژی مثبت میباشد.به طورمثال بچه پاک و معصوم و کاملاً مثبت است و دارای"اورا"یا هالهای پاک و جذاب میباشد.اگر از "اورا"ی بچه عکس بگیریم،میبینیم که پاک و مثبت است؛برای همین جذاب است.بچه هر چقدر که زشت باشد باز هم جذابیت دارد و این به خاطر اورای پاک اوست.پس فطرت تمام انسانها پاک و مثبت است.خداوند در قرآن میفرماید:" من از روح خود در انسان دمیدم." 2- امواج ماند یا منفی: (شیطان)موج روحی و روانی منفی،"ماند"نام دارد که این نام از مکتب راه هندو گرفتهشدهاست و از محیط دریافتمیشود."ماند"مخرب روح و روان است و روح و روان را آزار میدهد. به دو دستهی: مستقیم و غیر مستقیم تقسیم میشود. ماند مستقیم:هر چیزی که در کتب الهی،اخلاقی و اجتماعی انسان را نسبت به آن آگاهی دادهاند؛مثل:دروغگفتن،غیبتکردن،دزدیکردن،سرقت و تجاوزکردن به حقوق دیگران و غیره. ماند غیر مستقیم: هر چیزی که با انسان برخوردکند و روح و روان انسان را از طریق محیط مورد تخریب قراردهد؛مثال:مسخرهکردن،دستانداختن دیگران،حتی دیدن زباله،قطعکردن درخت و غیره. هر یک از این امواج منفی به صورت لایهی رسوبیشکل روی "اورا"ی بچه را میپوشاند و هر طبقه لایه رسوبی باعث میشود که انسان فاصلهی بیشتری از خداوند بگیرد.لایهها زیادمیشود و انسان و نیروی مثبت اولیهی او را محصورمیکند.دیگر انسان آثاری از نیروی مثبت اولیه،موفقیت،تکامل و آرامش نمیبیند. دو روش برای مقابله با "ماند" غیر مستقیم: 1- از در عشق و دل واردشدن:یعنی در مقابل منفی،مثبت پاسخ دهیم.شاید با خود بگویید ما در مقابل فلان کس یا فلان موضوع منفی نداده و تحملکردیم اما دوباره منفی دیدیم این چه اصلی است؟خیر،شما در مقابل منفی مثبت دادید اما با احساسات و عواطف منفی؛یعنی ادای مثبت را درآوردید و این خلاف این اصل است؛پس قبل از دادن امواج و عمل مثبت،احساسات و عواطف را باید مثبتکرد و سپس عمل مثبت را انجامداد. 2- ردکردن:ماند را با زیرکی و درایت ردکرده و اثرات منفی آن را دریافتنکنیم و آنان را از خود دور کنیم؛مثل:حرفتویحرفآوردن یا توجهنکردن،سکوتکردن،سر راه هم قرارنگرفتن،ایجاد حساسیت نکردن(مثلاً سیگار نکش یک حرف حق است ولی یکبار گفتن آن کافی است.آمار نشان داده که اگر به این خانم و آقا این قدر گفته نمیشد سیگارنکش،سیگار را ترکمیکرد ولی از بس گفته شدهاست،لجکرده و هنوز سیگارمیکشد،تا حالا که مشکل ریه پیداکردهاست.)،چشم گفتن،چشمپوشیکردن از بعضی حقایق و واقعیتهای زندگی. 3- هدف ما از این پس این است:1- تقویت قوهی آگاهی و شناسایی ماند و اینکه امواج ماند تازهای دریافت نکنیم.2-خود نیز امواج ماند آزاد نکنیم.پس از مدتی به تطهیر و پاکیزگی روح خواهیم رسید.
RSS
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید