با این که مراسم خواستگاری در این دوره نسبت به گذشته خیلی تفاوت پیدا کرده است، اما هنوز هم قوانینی وجود دارد که از خانواده های عروس و داماد انتظار می رود آنها را در نظر داشته باشند و رعایت کنند. گاه خانواده هایی که برای خواستگاری به خانه یکدیگر می روند از قبل با یکدیگر آشنا بوده و همین آشنایی باعث علاقه دختر و پسر و برگزاری مراسم خواستگاری شده است. گاهی هم خانواده ها هیچ شناختی نسبت به یکدیگر ندارند و شاید خواستگاری اولین جلسه ای باشد که آنها را با هم آشنا می کند. بی شک در صورتی که خانواده ها هیچ شناختی نسبت به یکدیگر نداشته باشند، برگزاری چنین مراسمی هم سخت تر خواهد بود و بیشتر والدین و جوانان را نگران می سازد. با این حال، قوانینی هست که در تمام خواستگاری ها باید رعایت شود؛ آدابی که نشان دهنده احترام به طرف مقابل و ادب و نزاکت شماست.
سرزده به خواستگاری نروید
تا به حال فکر کرده اید اگر یک روز که راحت و بدون هیچ دغدغه ای در خانه تان نشسته اید و مشغول تماشای برنامه های تلویزیون هستید، خانواده ای برای خواستگاری در بزند و وارد خانه شود، چه حسی خواهید داشت؟ البته خانواده داماد هم همین طور؛ اگر بدون اطلاع قبلی برای خواستگاری به خانه کسی بروند که اصلا از آمدن شان خبر ندارد، چه اتفاقی خواهد افتاد و از برخورد آنها (که از همه جا بی خبرند) چه احساسی پیدا خواهند کرد؟
بنابراین مشخص است که روز و ساعت دقیق خواستگاری از قبل باید تعیین شود و تحت هیچ شرایطی نباید بدون هماهنگی برای خواستگاری به خانه شخصی دیگر بروید؛ حتی اگر با آنها آشنا باشید و خیلی احساس غریبی نکنید. البته حواستان باشد ساعتی که برای این کار تعیین می کنید هم خیلی بی موقع نباشد و موجب ناراحتی خانواده عروس نشود. برای همین هیچ وقت هنگام ظهر یا صبح کسی به خواستگاری نمی رود و این کار معمولا هنگام غروب و بعدازظهر انجام می شود. خانواده عروس که میزبان هستند نیز از قبل باید برای برگزاری این مراسم آماده باشند و زمانی که مهمان ها می رسند نباید خیلی دستپاچه و نگران عمل کنند.
صادق باشید
صداقت و راستگویی یکی از بهترین ویژگی های شخصیتی است که می تواند ضامن خوشبختی همسران باشد. البته بعضی ها ممکن است تصور کنند این صداقت در زندگی مشترک معنا پیدا می کند و قبل از آن، هر یک از افراد زندگی شخصی خودشان را دارند و هرطور بخواهند می توانند درباره آن صحبت کنند یا تصمیم بگیرند. در حالی که اگر پایه های زندگی بر دروغ و فریبکاری بنا شود، نتیجه اش هم ویرانی و نابودی خواهد بود. پس سعی کنید یا حرفی را عنوان نکنید یا اگر می خواهید درباره موضوعی حرف بزنید فقط واقعیت ها را بگویید. البته این موضوع درباره خانواده ها هم صادق است. به این معنی که آنها هم باید فقط درباره آنچه حقیقت دارد، صحبت کنند.
بعضی از پدر و مادرها یا حتی خواهرها و برادرها تصور می کنند پنهان کردن واقعیت یا حتی دروغگویی به نفع فردی است که می خواهد ازدواج کند. به همین دلیل هم به بزرگنمایی و فریبکاری روی می آورند و از ویژگی هایی صحبت می کنند که در واقع، وجود ندارد. در حالی که این کار نه تنها کمک و دلسوزی به حساب نمی آید که حتی در آینده ای نه چندان دور ممکن است زمینه ساز ایجاد مشکلات زیادی شود.
حتی اگر موضوعی وجود دارد که نگرانش هستید و نمی خواهید درباره آن حقیقت، چیزی به خانواده عروس و داماد بگویید (مشکلاتی مانند اختلافات خانوادگی، بیماری و...) خوب است در اولین جلسه در مورد آن صحبت نکنید، ولی پس از آن و هنگامی که بیشتر با طرف مقابل و خانواده اش آشنا شدید به شیوه ای مناسب، موضوع را مطرح کنید. در هر حال یادتان باشد هیچ نکته ای، حتی اگر از نظر شما بی اهمیت باشد، نباید از دید طرف مقابل مخفی بماند.
دلشوره های جلسه اول
خواستگاری با طعم نگرانی: از نوع نشستن و حرف زدنش هم پیداست چقدر نگران است و دلش شور می زند. بعضی ها به رفتارش می خندند و عده ای هم فکر می کنند چون چیزی را مخفی می کند، این همه نگران است. با این همه، او نمی تواند خودش را کنترل کند و دائم در حال پاک کردن قطره های عرقش است که یکی یکی از پیشانی می لغزد و روی صورتش می افتد و در نیمه راه با دستمالی چروکیده پاک می شود.
وقتی میوه و شیرینی به او تعارف می کنند، لبخندی از روی ناچاری می زند و هیچ چیز برنمی دارد. انگار می ترسد دست های لرزانش همه چیز را خراب کند. از وقتی پا به خانه عروس خانم گذاشته اند، سرش را پایین انداخته و فقط گل های قالی را نگاه کرده است. حالا دیگر طرح این قالی را با تعداد دقیق گل ها، بته و جقه هایش کاملا حفظ شده است.
خواستگاری در کمال راحتی: طوری روی مبل نشسته که دیگران احساس می کنند هر لحظه ممکن است دراز بکشد و پاهایش را روی هم بیندازد. طوری به خیار گاز می زند که صدای قرچ و قورچ آن در سالن می پیچد و توجه همه را جلب می کند. خنده های پشت سر هم و دست انداختن دور گردن برادر عروس خانم هم حسابی دیگران را متعجب کرده است، اما او همه این کارها را انجام می دهد تا نشان دهد چقدر با این خانواده راحت است و هیچ تعارفی ندارد. او به خیال خودش دارد یخ جمع را آب می کند و نمی داند دیگران چنین رفتاری را به هیچ عنوان نمی پذیرند.
شاید این دو نمونه برای بعضی ها آشنا باشد، بخصوص اولی که سرشار از نگرانی و اضطراب بود. بسیاری از کسانی که در اولین جلسه خواستگاری حاضر می شوند (هم عروس و داماد و هم اعضای خانواده شان) همین احساس را تجربه می کنند و نگران برخورد و رفتارشان هستند. در حالیکه همین نگرانی ها می تواند کارها را خراب تر کند و مشکلاتی را به وجود آورد که اصلا فکرش را هم نکرده اند.
به همین دلیل هم روانشناسان و مشاوران خانواده به افرادی که برای حضور در مراسم خواستگاری آماده می شوند، توصیه می کنند بدون نگرانی و استرس در جمع حاضر شوند و رفتاری طبیعی و منطقی داشته باشند. البته آنها که می خواهند در همان اولین جلسه صمیمیت و آشنایی خود را به خانواده طرف مقابل نشان دهند نیز باید بدانند رفتارشان تائید نمی شود. در واقع، اولین جلسه خواستگاری برای آشنایی بیشتر خانواده ها با یکدیگر است و طی آن، نه باید خیلی خودمانی برخورد کنید و نه خیلی جدی و خشک.
حواشی پررنگ
معمولا بیشترین ساعات و دقایقی که در مراسم خواستگاری سپری می شود یا در سکوت می گذرد یا درباره گرانی و آب و هوا و تورم و ترافیک و ده ها موضوع غیر مرتبط دیگر صحبت می شود. پدر و مادر عروس و داماد هم از ترس این که نسبت به طرف مقابل بی احترامی کرده و حرفش را نیمه تمام گذاشته باشند، معمولا ساکت می نشینند و به حرف های یکدیگر گوش می دهند. مسلما آنها نگران آینده فرزندان شان هستند و نمی خواهند سال های بعد، مشکلی برایشان پیش بیاید، اما با همه اینها باز هم در چنین مراسمی ترجیح می دهند سکوت کنند و وقت بیشتری را در این حالت بگذرانند.
البته وقتی سکوت شکسته می شود و جلسه خواستگاری رسمی می شود، باز هم شاید خیلی تفاوت نداشته باشد چون معمولا سوالاتی که قرار است در این جلسه ها پرسیده شود، از پیش تعیین شده و مشخص است؛ میزان تحصیلات آقای داماد پرسیده می شود و این که شغل مناسب دارد یا نه؟ خانه و اتومبیل شخصی چطور؟ درآمد ماهانه اش چقدر است؟ سربازی رفته یا نه؟ و سوالاتی از این دست.
از خانواده عروس خانم هم تقریبا همین سوالات پرسیده می شود: میزان تحصیلات، شاغل بودن یا خانه دار بودن؟ میزان درآمد؟ و ... سوالاتی که شاید واقعا در خوشبختی آنها تاثیری نداشته باشد، ولی براساس رسم و قانونی نانوشته حتما باید به ترتیب در جلسات خواستگاری پرسیده شود. برای همین هم خانواده ها قبل از حضور در این مراسم جواب های مشخصی برای این سوالات مشخص در نظر می گیرند تا بدون فکر و نگرانی به همه آنها پاسخ دهند. بعد از این سوال و جواب ها هم نوبت به خود عروس و داماد می رسد تا درباره آینده شان حرف بزنند و ببینند چقدر با یکدیگر تفاهم دارند، می توانند همراه هم باشند یا نه، دوست دارند زندگی مشترک شان را با چنین فردی تشکیل دهند یا نه و ...
جلسه خواستگاری با جلسه امتحان فرق دارد
درست است در همان جلسات ابتدایی باید بسیاری از مسائل روشن شده و نکات زیادی برای خانواده ها آشکار شود، اما این که از اولین دقیقه خواستگاری (بخصوص در اولین جلسه) تا پایان آن، وقت تان را به سوال و جواب بگذرانید، مسلما خیلی خوشایند نخواهد بود.
بنابراین خوب است وقتی هم برای تفریح در نظر بگیرید و از موضوعات دیگری حرف بزنید تا نگرانی ها هم کمتر شود. علاوه بر این، با چنین کاری می توانید خاطره خوبی از اولین جلسه آشنایی تان بسازید که سال های بعد از ازدواج هم با یادآوری آن لبخند بر لب تان می نشیند.
جنگ اول به از صلح آخر است
این مثل قدیمی را که باور دارید جنگ اول از صلح آخر بهتر است، حتما شنیده اید. پس اگر قرار است به خواستگاری بروید یا خواستگاری می خواهد به خانه شما بیاید، این موضوع را در نظر داشته باشید و همه نکات مورد نیاز را بدون ترس و نگرانی مطرح کنید. مطمئن باشید اگر قرار باشد خانواده طرف مقابل، نظرات شما را نپذیرد و آنها را تائید نکند همین ابتدای کار بهتر است، مشخص شود. بنابراین با ترس از تائید نکردن یا نپذیرفتن اهداف و شرایط شما، آنها را از همسرتان یا خانواده اش مخفی نکنید.
البته یادتان هم باشد که جنگ اول به معنای دعوا و مشاجره و جنگ واقعی نیست؛ بلکه می توانید شرایطی را که برای زندگی دارید به آرامی با آنها مطرح کنید و منتظر پاسخ شان بمانید. در صورتی که آنها با شما موافق نبودند هم نباید مشاجره کنید و بحث های طولانی و اغلب هم بی فایده داشته باشید. در چنین مواقعی فقط به یکدیگر فرصت دهید تا هرچه بهتر و بیشتر در این مورد فکر کرده و تصمیم بگیرید، اما اگر احساس می کنید نمی توانید از برخی خواسته ها و شرایط تان بگذرید، هیچ وقت آن را فراموش نکنید و به کمک احساسات تصمیم اشتباه نگیرید.
قبل از ازدواج با هم به گردشی طولانی مدت بروید
مسلما در جلسه ای یک یا دو ساعته بسیاری از مسائل و موضوعات ناگفته باقی می ماند و خانواده ها نمی توانند متوجه برخی از مشکلات شوند. به عنوان نمونه حتی ممکن است فردی دچار اختلالات شخصیتی باشد ولی در طول جلسه خواستگاری آن را از دیگران پنهان کند یا اصلا موردی پیش نیاید که خانواده طرف مقابل متوجه آن شوند. بنابراین یادتان باشد در این جلسه های کوتاه مدت خواستگاری، بسیاری از موارد مشخص نمی شود. مثلا هیچ وقت نمی توان پس از یک جلسه، درباره رفتار فرد هنگام عصبانیت یا بحران نظری داشت یا واکنش او را هنگامی که خسته و عصبانی است، پیش بینی کرد.
بنابراین بهترین کار این است که قبل از ازدواج، خانواده ها وقت بیشتری را با یکدیگر بگذرانند و برای مدتی طولانی باهم باشند. مثلا خوب است خانواده ها به یک گردش و تفریح طولانی بروند و طی آن بیش از ۱۰ ساعت از روز را با هم سپری کنند. در این مواقع که افراد خسته می شوند بسیاری از نکات مربوط به روحیه و شخصیت شان را بهتر نشان خواهند داد.
مراقب رفتارتان باشید
دختر خانم و آقا پسر، در جلسه خواستگاری بیشتر از دیگران اضطراب خواهند داشت و با توجه به این که کوچک ترین رفتارشان هم زیر ذره بین خانواده طرف مقابل است، این نگرانی شان تشدید خواهد شد. با این همه اما آنها نباید رفتاری نامناسب از خودشان نشان دهند و نگرانی و اضطراب را بهانه این کار کنند. برای همین توصیه می شود نکاتی را در نظر داشته باشند و آنها را تا حد امکان رعایت کنند:
- قبل از حضور یافتن در مراسم، باید لباسی مناسب تهیه کرده و آن را با دقت و توجه بپوشید. مسلما اگر تا آخرین دقایق ندانید قرار است چه لباسی بپوشید، آشفته و نگران خواهید بود و حتی ممکن است دیر به خانه عروس برسید.
- سعی کنید طوری برنامه را تنظیم کنید که بموقع در مراسم حضور داشته باشید. تاخیر و بدقولی در این جلسات نتیجه خوبی نخواهد داشت.
- برای خرید گل معمولا می گویند بهتر است دسته یا سبد گل، گل هایی به رنگ روشن و زنده داشته باشد. البته اغلب افراد هم بر تعداد شاخه های گل تاکید می کنند و آن را در زیبایی بیشتر دسته گل موثر می دانند.
- بهتر است دسته گل یا سبد گل را به پدر یا مادر عروس تقدیم کنید و منتظر حضور خود عروس نشوید.
- آقا پسر در طول خواستگاری باید رفتاری طبیعی داشته باشد تا خیلی عرق نکند و صورتش هم دائم سرخ نشود.
- هم دختر و هم پسر باید به بزرگ ترها اجازه صحبت کردن بدهند و حتی اگر با حرف آنها موافق نیستند، میان صحبت شان نپرند.
- آقا نباید به اسباب و لوازم خانه یا در و دیوارها خیره شود. حتی اگر این کار با هدف و نیت خاصی نباشد، باز هم کاری بی ادبانه به حساب می آید.
- شاید خنده دار به نظر برسد، اما تجربه نشان داده، پوست کندن میوه هایی مثل پرتقال های بزرگ و آبدار یا جویدن خیار در چنین مراسمی خیلی مناسب نیست و باعث بروز دردسر می شود.
- در صورتی که شرایط فراهم است، پذیرایی را از بزرگ ترها شروع کنید و با این کار احترام خود را نسبت به آنها نشان دهید.
- همچنین خوب است برای جلسه اول خواستگاری، همه دوستان و بستگان را با خودتان همراه نکنید و جمعیت زیادی را به خانه دختر خانم نبرید.
اصلا وقت ازدواج تان رسیده؟
یکی از مهم ترین پرسش هایی که برای جوانان و خانواده هایشان مطرح می شود، سن مناسب برای ازدواج است. خیلی وقت ها، والدین به جای فرزندان تصمیم می گیرند و می گویند حالا دیگر وقت ازدواج است. در حالی که شاید خیلی توجهی به آمادگی دختر و پسر نداشته باشند و فقط به دلیل این که سنشان به حد مشخصی رسیده، آنها را به ازدواج تشویق کنند.
متاسفانه گاهی چنین اتفاقی در خانواده ها می افتد و به آمادگی دختر یا پسر برای پذیرش نقش همسر توجهی نمی شود. در حالی که توصیه می شود شرایط اولیه ای را برای ازدواج در نظر بگیرید و پس از بررسی آنها برای این کار اقدام کنید.
یکی از این شرایط اصلی که حتما باید مورد توجه قرار گیرد، موضوع بلوغ است. البته یادمان باشد، علاوه بر بلوغ جسمی که معمولا شش ماه پس از یک رشد قد ناگهانی اتفاق می افتد، باید به بلوغ اجتماعی و عقلی فرد نیز توجه کنیم. بلوغ اجتماعی از زمانی شروع می شود که حضور در جامعه برای فرد مهم می شود و نگاهش نسبت به آن تغییر می کند. به این معنی که اگر قرار است در جمعی حاضر شود، سعی می کند با ظاهری آراسته و مرتب برود و این موضوع برایش اهمیت خاصی پیدا می کند. به این ترتیب، بلوغ اجتماعی شروع می شود و حضور در اجتماع و داشتن هویت اجتماعی برای فرد اهمیت می یابد. علاوه بر این، هنگامی که فرد به تفکری منطقی می رسد نیز می توان گفت به بلوغ عقلی رسیده است. همه ما انسان هایی را دیده ایم که رفتار و کردارشان طوری است که آنها را بزرگ تر از سن واقعی شان نشان می دهد و در مقابل کسانی هم هستند که باوجود سن زیادشان، رفتاری بچگانه دارند. بنابراین برای این که دختر یا پسر جوان بتوانند ارتباط متقابلی با همسرشان برقرار کنند، حتما باید به این شرایط توجه شود و آنها هم باید این مراحل را پشت سر گذاشته باشند.
زمانی که فردی به مرحله ای می رسد که احساس می کند برای ازدواج و تشکیل خانواده آماده است و می تواند یک رابطه دو طرفه را مدیریت کند، نوبت انتخاب می شود. البته نباید این نکته را فراموش کنیم که ارتباط برقرار کردن در اجتماع موضوعی مهم است، اما مدیریت این ارتباطات مهم تر از آن به حساب می آید. درواقع، شاید بتوان چنین گفت که افزایش آمار طلاق و جدایی همسران، اغلب به دلیل ناآشنایی با مهارت مدیریت رابطه شان است؛ رابطه عاشقانه ای که ابتدا نسبت به همسرشان داشته اند و پس از مدتی با مشکل مواجه شده و از بین رفته است.
البته نباید تصور کنیم این قدرت مدیریت صددرصد ذاتی است؛ بلکه بخش زیادی از آن هم قابل تعلیم و آموختن است. بنابراین افراد قبل از ازدواج باید با روحیات و روان شناسی جنس مخالف آشنا شوند تا هرچه بهتر یکدیگر را درک کرده و به تفاهم برسند.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0